استاد بیژن بیژنی هنرمند موسیقیدان و خوشنویس در سوم خرداد سال 1332 در روستای فکچال از توابع بخش بندپی غربی به دنیا آمد. بیژن بیژنی، از لحاظ تبارشناسی عضوی از خانواده ی بزرگ و پردامنه ی بیژنیها در بابل است اما خود او از آن زمان که به تهران هجرت کرده و در سایه ی مجاهدت هنری و همنشینی با مشاهیر موسیقی و خوشنویسی کشور، شهرت و وجاهتی درخور کسب کرده، به نشانی و آدرسی از نسل جدید بیژنیها تبدیل شدهاست که در گوشه و کنار کشور در عرصههای وسیع ادبیات، شعر، موسیقی، نقّاشی، خوشنویسی، کاریکاتور، مجسمهسازی و… فعالیت میکنند و شگفتی خلقت را در وراثت قریحهی هنری به نمایش میگذارند.
بیژن بیژنی علاوه بر اینکه در خوشنویسی که از هنرهای اصلی این طایفه بزرگ است، دستی بسیار توانا بر قلم دارد، در موسیقی هم استاد است و همکاری وی با بزرگان موسیقی ایران زمین همچون استاد کامبیز روشن روان، کامکارها (برادران کامکار)، استاد محمد سریر، اسماعیل واثقی، اسماعیل تهرانی و… زمینه انتشار آثاری شده اند که در زمره بهترین های موسیقی دستگاهی ایران هستند.
از آثار موسیقیایی که از بیژن بیژنی منتشر شده است می توان به آلبوم های " نهانخانه دل، ایران زمین، افسانه سرزمین پدری ام، آینه در آینه، سیب سرخ خورشید، آفتاب خوبان، صدای شاعر، چهار فصل، مژده باران، نای و نی، رویای رنگین و گل به دامن " اشاره کرد.
خلاصه ای از متن مصاحبه ای که سازمان توسعه شهرداری بابل با استاد بیژن بیژنی انجام داده است:
در مورد سبک کارتان در عرصهی موسیقی توضیح دهید.
در سالهای نخستین انقلاب، یک نوع موسیقی از رادیو و تلویزیون پخش میشد و آن هم موسیقی سنتی بود. وزارت ارشاد به غیر از موسیقی سنتی مجوزی صادر نمیکرد. در آن سالها من با دکتر کامبیز روشن روان، استاد دانشگاه، آهنگساز و پژوهشگر معاصر، به این باور رسیدیم که نسل جدید نیاز به موسیقی شادتر و با طراوتتری دارد . آلبومی را طراحی کردیم که هویت موسیقی ایرانی به درستی در آن نشان داده شد. در حقیقت در پی کاری بودیم که ملهم از موسیقی ایرانی و با ساختار کلاسیک و ملّی باشد و از ردیف دستگاهی ایران دور نباشد. در نهایت "نهانخانهی دل" را تدارک دیدیم که قطعهی محلّی "نوایی" که ملودی معروف جنوب خراسان (منطقهی خواف و بیرجند) است، ضبط و از سوی انتشارات سروش منتشر شد که اقبال موسیقی دوستان را بههمراه داشت و از 18 سال پیش تا به امروز، جزو آلبومهای موفق و پرفروش ایرانی بوده است. در این اثر تمام مشخصاتی که عرض کردم، رعایت شده است.
این شیوهی ارائهی آثار در حیطهی موسیقی ملی قرار میگیرد. ضمناً در این ارکستر از سازهای کلاسیک غربی و سازهای ایرانی و ساز محلّی دوتار استفاده هم شده است.
آشنایی و ارتباط شما با آهنگسازان بزرگی چون کامبیز روشنروان، محمد سریر، اسماعیل واثقی، اسماعیل تهرانی و کامکارها چگونه بود؟ با کدام یک از آنان بیشتر همساز و دمساز بودهاید؟
سالها بود که با خانوادهی هنرمند کامکارها معاشر بودم. در دیدارهای خانوادگی با ساز اردشیر کامکار که نوازندهی کمانچه است، قطعاتی را اجرا میکردم. در آغاز این آشنایی، آنها نمی دانستند که من آواز هم میخوانم. تا اینکه آلبوم " افسانهی سرزمین پدریام " با آهنگسازی ارسلان کامکار و همراهی ارکستر سمفونیک تهران ضبط شد. قطعهی"شوریده دل" که بر روی شعر عطار تصنیف شد، به من پیشنهاد گردید که آن را اجرا کردم. این کار در حقیقت شروع فعّالیت حرفهای من در عرصهی موسیقی بود.
بدون دیدگاه
نظرات کاربران